پردهبرداری عباس عبدی از فساد در نظام قیمتگذاری/ نیمی از فساد کشور و حتی بیشتر آن محصول تفاوت قیمتهاست
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۲۶۴۴۳
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: فساد ابعاد بسیار گوناگونی دارد، ولی بدون تردید یکی از مهمترین عوامل آن ویژگیهای ساختاری از جمله وجود نظام قیمتگذاری است. متأسفانه قیمتگذاری حالتی مسری دارد، در واقع قیمت کالاها به نحوی اجتنابناپذیر به یکدیگر پیوستهاند. هر گاه در مورد یکی از آنها قیمتگذاری شود، به ناچار باید بقیه را هم مشمول این قاعده نمود و چون چنین کاری سخت و غیرممکن است موجب بهم ریختن قیمتهای نسبی و نحوه مصرف و در نیز کاهش بهرهوری و ساختاری شدن فساد و مهمتر از همه اختلال در امر اخلاقی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران چون منابع انرژی فراوان داشته است، خیلی راحت آن را قیمتگذاری کرد، و چون ارز هم حاصل فروش و صادرات این منابع در اختیار دولت است، آن را هم قیمتگذاری کرد، در نتیجه کل کالاها و خدمات را تحت تأثیر همین دو قلم قرار داد و به تبع آن، برق، فولاد، سیمان، مرغ، گوشت، نان، حمل و نقل و... و هر چیز دیگر وارد مسیر قیمتگذاری شدند و این یعنی حیف و میل.
حیف یعنی اتلاف منابع، یعنی هنگامی که من میتوانم با ۱۰۰ لیتر آب نیاز روزانه خودم را برآورده کنم، ۳۰۰ لیتر استفاده کنم، چرا؟ به این علت که قیمت آن اندک است. هنگامی که میتوانم با صد متر مکعب گاز نیازهای انرژی خود را تأمین کنم، آن را با سی صد متر مکعب انجام میدهم. چرا؟ به این علت که پرداخت هزینه گاز اضافی کمتر از هزینه عایقبندی خانه و خرید وسائل کممصرف است.
من میتوانم با ۷ لیتر بنزین صد کیلومتر را طی کنم ولی با ۱۲ لیتر طی میکنم، چرا؟ به این علت که تغییر خودروی کممصرف در برابر این افزایش مصرف بنزین مقرون به صرفه نیست. این از حیف.
اما میل آن هم جای خود دارد. قیمتگذاری موجب تفاوت قیمت کالا با بازار میشود، و همه دنبال خرید ارزان و فروش به قیمت بازار هستند. بدون اینکه ریسکی داشته باشند؛ یا خدمتی به جامعه کنند.
اگر بگوییم بیش از نیمی از فساد کشور و حتی بیشتر آن محصول این تفاوت قیمتها است گزاف نیست. تفاوت قیمت ارز، قیمت وام بانکی، قیمت انرژی، قیمت فولاد و سیمان و خودرو و... همه و همه فسادزا است.
اینها ظاهر قضیه است در باطن آن کاهش بهرهوری هم هست که بیداد میکند. اخیراً یک یادداشتی را دیدم که یک کارشناس صنعت مرغ نوشته بود و توضیح میداد که قیمتگذاری چگونه بلای جان مردم و در نهایت صنعت مرغداری کشور شده، و موجب بیشتر شدن قیمت تمامشده میشود، امکان صادرات در مقاطع غیر یارانهای از میان میرود، سپس مصرف کم میشود، در نتیجه صنعت تعطیل میگردد.
همین الآن اگر برجام امضا شود و دلار به حدود ۲۵ تومان و کمتر برسد، بخش مهمی از صنایع صادراتی از جمله مرغ و تخم مرغ دچار بحران میشوند و صادرات آنها غیر ممکن میشود، در داخل هم تقاضا برای مرغ کیلویی ۶۰ هزار تومان و تخم مرغ به اندازه کافی نیست. و این صنعت هم عادت نکرده خود را با روند جهانی تطبیق دهد، لذا دچار بحران خواهد شد. بقیه کالاها هم کمابیش وضع مشابهی دارند.
پس چرا دولت قیمتگذاری میکند؟ این محصول ذهنیت کوتاهبینانه و نیز ساختار سیاسی عوامگرا است، البته دستهای بهرهمندان از فساد نیز پشت پرده هست که این انگیزهها را تقویت میکند.
سادهانگاری یعنی چه؟ در وفور منابع ارزی دولتها با تزریق ارزهای نفتی قیمتها را کنترل میکنند. این همان وضعیت مشهور به بیماری هلندی است که صادرات را ضعیف کرده و کارآیی صنعت و تولید را کاهش میدهد، و پس از مدتی که اقتصاد با این حد از تزریق ارز هماهنگ شد، یک باره فنر تورم باز میشود و غارت واقعی مردم از طریق کاهش ارزش پول رخ میدهد.
مردمی که زمانی از ارزانی و وفور خوشحال بودند، در این شرایط مجبورند که هزینههای آن خوشحالی ناپایدار را پس دهند. مردم و سیاسیون عوام نیز از تعزیرات و کنترل قیمتها حمایت میکنند، غافل از اینکه هر گونه کنترلی دو نتیجه دارد. اول ممانعت از فهمیدن درست مشکل. دوم، به تأخیر انداختن اثرات زیان بار قیمتها با شدت بیشتر و ناتوانی بیشتر در کنترل آن.
هنگامی که دولت روحانی عهدهدار امور شد و آقای جهانگیری نیز معاون اول و محور اقتصادی آن دولت شد، انتظار میرفت که سیاست منحوس قیمتگذاری را کنار بگذارند، زیرا تجربهای که از آنان بود این انتظار را ایجاد میکرد.
چنین هم شد، در اولین گام و پیش از رسیدن به برجام و رفع تحریمها، ارز ترجیحی ۱۲۰۰ تومانی را که شامل کالاهای اساسی میشد، حذف کردند، و اتفاق خاصی هم نیفتاد و قیمت مرغ برای ۴ سال تا حدی ثبات پیدا کرد که بخشی از آن محصول کاهش قیمت نهادههای دامی بود ولی تحول اصلی در حذف ارز ترجیحی بود.
در این میان دو بار هم قیمت بنزین و حاملهای انرژی را اصلاح کردند. توجه کنید که ارقام تورم این دوره رو به کاهش هم بود.
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۲۶۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنش هایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست»، می گوید؛«مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»
عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه می زند و می گوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند اما...»
مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با عباس عبدی را بخوانید؛
*****
*آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده است*فکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند.
علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای انتقاد از حجاب اجباری چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
*فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
*به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست*به عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند.
به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست.
فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901376